بازگشت جو بایدن به عنوان یک نامزد قابل اتکا باعث پدید آمدن تنشهایی جدید در دور مقدماتی انتخابات حزب دموکرات و باریکتر شدن عرصه رقابت شده است، چرا که هر دوی پیت بوتجج و امی کلوبوچار، از رقابت کنار گرفتند تا از او حمایت کنند. گرچه الیزابت وارن و مایکل بلومبرگ هنوز باید برای رسیدن به صدر جدول در نظرسنجیها تلاش کنند، بایدن اما اکنون رقیب اصلی برای برنی سندرز است که در حال حاضر پیشتاز رقابت است.
اما در حالی که بایدن و سندرز اکنون تنها دو نامزد محتمل برای پیروزی در نظر گرفته میشوند، شانس این که هیچ کدام از ایشان برنده نامزدی حزب نشود اکنون در حال افزایش است که احتمال آن را بالا میبرد که نامزد حزب در کنوانسیون ملی حزب دموکرات در ماه ژوئیه تعیین شود.
یک کنوانسیون «کارگزاری شده» یا «مورد اعتراض» چیزی نیست که دموکراتها بخواهند. ممکن است به شدت باعث تفرقه در حزب شود و طرفداران هر نامزدی که موفق به دریافت نامزدی حزب نشده است از کنوانسیون در حالی خارج شوند که احساس کنند نخبگان حزب آنها را از کاندیدای محبوب خود محروم کردهاند.
به همین اندازه، ممکن است بحث و جنجالهای کاندیداها با یکدیگر و داد زدن سر یکدیگر تا آخرین لحظههای مناظرات و رقابتهای دور مقدماتی باعث شود هر که هم پیروز و نامزد حزب شود نیز با لکه و آسیب شدیدی به اعتبارش وارد انتخابات سراسری شود.
به هر صورت با توجه به وضع فعلی امور، چندان به نظر نمیرسد دموکراتها بتوانند قبل از کنوانسیون ملی، خود تکلیف نامزد حزب را با آرای مقدماتی تعیین کرده باشند.
چرا ممکن است کنوانسیونی کارگزاری شده اتفاق افتد؟
برای آن که رسما برنده نامزدی حزب دموکرات شد، یک نامزد باید بتواند قبل از کنوانسیون اکثر نمایندههای موجود را از آن خود کند. امسال ۳۹۷۹ نماینده که آماده تعهد به نامزدها هستند وجود دارند، یعنی یک کاندیدا به ۱۹۹۰ نماینده نیاز دارد تا نامزد حزب برای ریاست جمهوری شود. این نمایندهها بر اساس نتایج کسب کرده نامزدها در انتخاباتهای مقدماتی و درون حزبی در سراسر ایالات به آنها تعهد میدهند.
گرچه بعضی از نمایندهها بر اساس پیروزی فرد در کل سطح ایالت اختصاص مییابند، بسیاری دیگر از نمایندهها بسته به نتایج به دست آمده در سطوح پایینتر به کاندیداهای مختلف تعلق میگیرند که یعنی حتی نامزدهایی که پیروز ایالات کمی بودهاند (یا اصلا برنده هیچ ایالتی نبودهاند) هم میتوانند نمایندههای کافی را از آن خود کنند تا سایر نمایندگان را از بردن نماینده مورد نیاز برای نامزدی حزب در دور اول باز دارند.
در اتفاقی که شمارش آرا خوانده میشود نمایندهها به نامزد خود رای میدهند، در این مراسم هیاتهای نمایندگی تمام ایالات به نوبت رای خود برای نامزد مورد نظر را اعلام میکنند. اگر هیچ نامزدی رای ۱۹۹۱ نماینده را در دور اول شمارش آرا به دست نیاورد، دور دوم رایگیری آغاز میشود.
طبق مقررات حزب دموکرات، رای دوم شامل رای ۷۷۱ «ابر نماینده» حزب است و اینجاست که بحث و جدال آغاز میشود.
حزب چه قدرت و اختیاری پیدا میکند؟
ابر نمایندهها مجموعهای از مقامات حزب، افراد حکومتی و ارشد آن است که در کنوانسیون ملی حق رای خواهند داشت. تحت مقررات فعلی حزب آنها میتوانند به هر نامزدی که میخواهند رای دهند ولی تنها در صورتی که انتخابات به دور دوم کشیده شود.
پیش از این آنها قدرت بیشتری داشتند اما آن قدرت پس از تغییر قوانین حزب بعد از دور مقدماتی انتخابات ۲۰۱۶ کنار رفت، چرا که هواداران سندرز مسئولان حزب را متهم کردند که با حمایت علنی خود از هیلاری کلینتون از ابتدای رقابت، نامزدی حزب را دو دستی تقدیم او کردند.
با این وجود، همانطور که الیزابت وارن هم اشاره کرد، وقتی سندرز در تعداد نمایندهها از کلینتون عقب ماند، خود او اظهار داشت گرچه در تعداد نمایندهها عقب است ولی ابرنمایندهها میتوانند او را نامزد حزب سازند و گفت چنین کاری باعث افزایش «هیجان» در برخی ایالاتی خواهد شد که دیرتر رای میدهند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سندرز اما امسال دوباره نظرش را عوض کرده است. او اکنون اظهار داشته ابر نمایندهها باید به صورت خودکار رای خود را به کسی دهند که حائز بیشترین رای عموم نمایندهها شده و میگوید انجام کاری خلاف آن به معنی دستکاری انتخابات مقدماتی خلاف میل و اراده رایدهندگان است. بایدن این طرح را دورویانه خواند و گفت: «در عجبم این طرح و عقیده وقتی او در رقابت از هیلاری عقب ماند کجا بود؟»
فارغ از این، سندرز ممکن است دغدغه جدی دیگری پیش رو داشته باشد. نیویورک تایمز گزارش کرده است که مسئولان حزب دموکرات کاملا معتقدند سندرز در ماه نوامبر به ترامپ خواهد باخت و به همین خاطر برخی از ابر نمایندهها در حال حاضر نیز در حال طراحی برنامههایی برای جلوگیری از نامزدی او هستند.
چقدر احتمال وقوع آن امسال وجود دارد؟
پاسخ به این سوال تا حد زیادی بستگی به این دارد که چند کاندیدا تا آخر در رقابت خواهد ماند، هر کدام برنده چند نماینده خواهند شد و این که آیا نمایندههای خود را آزاد خواهند کرد و یا به آنها خواهند گفت از نامزد دیگری حمایت کنند یا خیر.
اگر وارن و بلومبرگ نتوانند تعداد کافی نماینده را به دست آورده تا تغییری محسوس در رقابت ایجاد کنند، یا هر یک از بایدن یا سندرز آنقدر پیشتاز دیگری شود که نمایندههای کافی را به دست آورد، باعث خواهد شد کمی از این تنش کاسته شود.
اما نکته مهم دیگری که باید به یاد داشت این است که گرچه صحبت درباره کنوانسیون کارگزاری شده برای هر یک از دو حزب تقریبا در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری مطرح میشود، هر بار هر چه به کنوانسیونی واقعا «مورد اعتراض» نزدیکتر میشویم اوضاع بیشتر از کنترل خارج میشود.
در سال ۲۰۰۸ دموکراتها بعد از ماهها مصاف طاقتفرسا بین باراک اوباما و هیلاری کلینتون وارد کنوانسیون ملی خود شدند، تا آخر رقابت اوباما تعداد معدودی نمایندههای بیشتری را از آن خود کرده بود. گرچه کلینتون درست چند روز بعد از آخرین انتخاباتهای مقدماتی از اوباما حمایت کرد، بعضی از هواداران پر و پا قرص او عزم خود را جزم کردند تا جلوی نامزدی اوباما را بگیرند.
اما در آخر تلاشهای آنها به جایی نرسید. کلینتون هنگام شمارش آرا در کنوانسیون شخصا اوباما را نامزد کرد تا جلوی هرگونه اقدام غیرمنتظرهای در نشست گرفته شود.
در عین حال، در سال ۲۰۱۶ هر دو طرف با مشکلاتی مختلف به کنوانسیون ملی خود رسیدند. جمهوریخواهان قرار بود دونالد ترامپ را نامزد حزب کنند که صعود بدون توقف او بسیاری از مسئولان حزب را مات و مبهوت کرده بود. در طرف دیگر دموکراتها شاهد پیروزی کلینتون بر سندرز با میلیونها رای بودند اما نه قبل از آنکه برنی سندرز جنبشی ضد اساس حزب را به راه انداخت که متشکل بود از هوادارانی که خود را وقف آن کرده بودند.
هر دو کنوانسیون سرانجامی تلخ داشتند، از یک طرف، بعضی از نمایندگان مخالف ترامپ در آخرین دقایق تلاش کردند جلوی نامزدی او را بگیرند و در طرف دیگر هواداران سندرز به هو کردن در کنوانسیون مشغول شده و به روند رایگیری اعتراض کرده و از ساختمان خارج شدند. اما تا جایی که به خود کنوانسیون مربوط میشود هیچ یک از این دو حزب در آخر شکی جدی نسبت به نامزد انتخابی خود نداشت.
© The Independent